شریعتی، مرا ببوس و چند ماجرا
تاریخ انتشار: ۷ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۹۳۷۲۶
مردی برای تمام فصول
در میان اندیشمندان معاصر ایران، دکتر علی شهیدی از جمله نام های آشنا برای خاص و عام است. حتی اگر کسی با افکار و سبک زندگی او آشنایی کامل نداشته باشد، بارها این اسم را شنیده. به این دلیل که علی شریعتی موقعیتی دوگانه میان طیف های مختلف داشته است و تا سال ها اندیشه ها و نوع نگرش او به اسلام ، محل تعارض بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مستند با روایت زندگی شریعتی در دوران کودکی و نوجوانی شروع می شود و از روزهایی می گوید که او از مکتب پدر (محمدتقی شریعتی) بهره می گرفته. نقطه عطف اول مستند جایی است که پای عشق به پوران شریعت رضوی و ماجرای خواستگاری ناکام او و در نهایت ازدواج به میان می آید. مخاطب این جا پی می برد که ازدواج شریعتی با دختری متجدد ، واکنش چندان مثبتی از سوی همشهریانش به همراه ندارد. شریعتی اما با این ازدواج و نیز شمایل متفاوت (ریش تراشیده) می خواهد نشان دهد ، پا در مسیری عکس تصورات جامعه سنتی مذهبی گذاشته است. در همین بخش از مستند ، ریشه گرایش های سیاسی شریعتی واکاوی می شود؛ درست زمانی که در فرانسه است و فرصت آشنایی با نهضت مقاومت ملی الجزایر را بدست می آورد. مستند روی چند مساله کلیدی دیگر هم دست می گذارد؛ از جمله طرفداری شریعتی از مصدق، زندانی شدن در زندان قزل قلعه، سرخوردگی سیاسی بعد از ورود به دانشگاه و ... در نهایت نتیجه می گیرد که این مسائل او را به سمت ادبیات و عرفان سوق می دهد. دیگر نقطه عطف ابتدایی مستند جایی است که اشاره می شود شریعتی پس از بازگشت به وطن کتاب «سلمان پاک» اثر لویی ماسینیون نویسنده فرانسوی را ترجمه می کند و همزمان واکنش انتقادی روحانیون و روشنفکران (از جمله امیرپرویز پویان) را به خود می بیند. این کتاب درباره زندگی و اندیشه سلمان فارسی نخستین مسلمان ایرانی است. در این مستند مرحوم حیدر رحیم پور ازغدی (دوست شریعتی) جمله ای مهم به زبان می آورد که مبین دگرگونی شریعتی در جوانی است:« با ما که بود خیلی مذهبی نبود. به فرانسه که رفت مدام میگفت برایم کتاب های مذهبی بفرستید.»
شخصیت رهامستند «شریعتی بدون روتوش» بلافاصله پس از آن که یک شخصیت جدی از شریعتی ترسیم می کند، سراغ رویی دیگر از او می رود. این جا است که مخاطب با وجه دیگری از او آشنا می شود. داریوش ارجمند ( بازیگر و از شاگردان شریعتی) می گوید که او ابایی از نقد آدم ها نداشت و برای بیان منظور خود به سبک استادش بخشی از شعر «زمستان» اخوان ثالث را با لحنی متلک گونه می خواند:« مسیحای جوانمرد من ! ای ترسای پیر پیرهن چرکین....» به گفته ارجمند، شریعتی چنین اشعار انتقادی را در تضاد با مدح اخوان از اسدالله علم (چهره سیاسی وقت) می داند. در همین بخش از مستند صدای جلال متینی، رئیس وقت دانشکده ادبیات مشهد به گوش می رسد که می گوید شریعتی معلم نامنظمی بود، نمرات دانشجویان را دیر می داد، حضور و غیاب نمی کرد، بی توجه به حرف ما و ساواک کار خودش را می کرد و از اسلام می گفت و ... این دست روایت ها به مخاطب کمک می کند تا با وجهی دیگر از شخصیت شریعتی آشنا شود.
شریعتی و مذهبیهابخش دیگر مستند از جایی آغاز می شود که شریعتی از تدریس در دانشگاه منع شده است و او رسالت خود را در قالب سخنرانی در حسینیه ارشاد پی میگیرد. همین جا است که ریشه اختلاف مذهبی ها با او و عقایدش مورد بررسی قرار می گیرد. شریعتی در روزهای نخست مورد حمایت استاد مطهری است اما روحانیون شاخص تهران مثل حجت الاسلام فلسفی، شیح احمد کافی و شیخ قاسم اسلامی نوع نگاه او به اسلام را برنمی تابند. در جایی از مستند سخنرانی او به گوش میرسد که به طیفی از مذهبیون کنایه میزند که میگویند چرا ریشت را میتراشی و ... بعد چنین نگرشی را «انحراف مذهبی» میداند. در نهایت سازنده مستند به این نکته اشاره می کنند که هیئت های مذهبی به سرگردگی مهدیه تهران، شدیدترین انتقادها را از حسینه ارشاد میکنند.
شریعتی و مارکسیسممساله مهم دیگری که مستند در پی واکاویه آن است، برچسب «مارکسیست اسلامی» است که بر شریعتی میخورد. این اتفاق وقتی رخ میدهد که لحن شریعتی در انتقاد از حکومت گزندهتر و تفسیرهای سوسیالیتسی او از تاریخ و جامعه پررنگ تر میشود. در مستند اشاره میشود که بعد از این ماجرا، استاد مطهری آرام آرام از شریعتی فاصله میگیرد و جبهه مخالفان با حضور چهرههایی چون علامه طباطبایی، علامه عسگری، آیت الله مکارم شیرازی، آیت الله مصابح یزدی و ... قوی تر میشود. چه بسا اگر اسنادی درباره چرایی مخالفت این چهره ها و یا روایتی از کارشناسان در این باره ارائه میشد، وزن مستند بالاتر میرفت و به ابهامات پاسخ مستدلتری داده میشود. با این حال، سازنده سمت شریعتی میایستد و صدای او که توام با گله از کسانی است که حرف او را بخوبی فهم نکرده اند، به گوش میرسد.
شریعتی و سازمان مجاهدینزمان زیادی طول کشید تا شخصیت و دغدغههای واقعی دکتر شریعتی به درستی تفسیر شود. مستند «شریعتی بدون روتوش» نیز چنین میکند و به همین خاطر فصلی از فیلم را به واکاوی ارتباط او با سازمان مجاهدین قرار داده است. محمد عطریانفر ( مبارز دوران انقلاب) با ادله ثابت میکند او معلم سازمان مجاهدین خلق، نبوده است. همچنین از طریق نریشن به این مساله اشاره میشود که او سر قرار مخفیانه با سران رهبران سازمان نیامد و وقتی سراغش رفتند دیدند خوابیده است! خاطره محمد علی نجفی (فیلمساز و از شاگردان شریعتی) هم روایت دست اولی است که اتهام همکاری شریعتی با سازمان مجاهدین را رد میکند. صحبتهای لطف الله میثمی از رهبران سازمانی مجاهدین خلق هم به همین منظور در مستند مورد استفاده قرار گرفته است.
شریعتی و ساواکدر ذهن نسل پس از انقلاب یک ابهام دیگر وجود داشت: آیا شریعتی با ساواک همکاری میکرد؟ مستند در صدد بررسی این مساله است و با ذکر دلیل این اتهام را از بین می برد. سازندگان مستند، ساواک را «آتش بیار معرکه» می دانند که قصد داشتند از اختلاف میان چهره های شاخص مذهبی با شریعتی، بهره ببرند اما موفق نمی شوند. در مستند به این مساله اشاره می شود که شریعتی از دوران تدریس در دانشگاه زیر نظر ساواک بوده است و حتی حسینه ارشاد به دستور مستقیم شاه تعطیل می شود. وجه مهم دیگر مستند جایی است که اشاره می شود شریعتی مصاحبه تلویزیونی برای برخوداری از عفو شاه را رد می کند؛ حتی تشویق چهره هایی مثل احسان نراقی و دکتر براهنی در او اثر ندارد.
شریعتی و مرگمستند «شریعتی بدون روتوش» در حالی رو به پایان می رود که دکتر علی شریعتی روزهای سختی را تجربه می کند. او از تدریس در دانشگاه منع شده و حسینیه ارشاد تعطیل است. شریعتی با چهره های انقلابی مثل حسن حبیبی و مصطفی چمران ارتباط می گیرد تا به خارج از کشور برود و آرمانش را آن جا ادامه دهد. بخش احساسی فیلم جایی است که در شب خداحافظی، به همراه همسر و فرزند، ترانه «مرا ببوس برای آخرین بار» را همخوانی می کند. این سکانس، از جمله تمهیداتی است که مستند را جذاب می کند و نشان می دهد سازندگان برای نمایش چهره شریعتی بدون روتوش، گام ها را درست برداشته اند. مستند به فرجام زندگی شریعتی هم می پردازد اما در این اثر هم پاسخی روشن به مخاطب داده نمی شود که آیا او کشته شده است یا به مرگ طبیعی از دنیا رفته.
این فیلم، تولید خانه مستند سازمان اوج، به کارگردانی محمد سمیعپور و تهیهکنندگی مهدی مطهر است که در جشنواره سینما حقیقت به نمایش در خواهد آمد.
۵۵۲۴۵
کد خبر 1700548منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: سینمای مستند فیلم مستند مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی علی شریعتی شریعتی بدون روتوش سازمان مجاهدین اشاره می شود چهره ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۹۳۷۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
وزیر کشور: عفاف و حجاب از ارزشهای ملی مذهبی ماست
غالب بانوان عفاف و حجاب را رعایت میکنند و خود را متعهد میدانند عده اندکی هستند که رعایت نمیکنند که عده قابل توجهی از آنها با اندک تذکری رعایت میکنند باز در میان آنها انگشت شمار هستند که مقاومت میکنند در برابر قانون.
فراجا در چارچوبهای قانونی خود را موظف به رعایت قوانین میدادند به فراجا گفته شده که بین کسی که اغفال و اهمال دارد با کسی که مقاومت میکند فرق بگذارند اساس این است که با تذکر اصلاح شوند.
اجرای این طرح جزو وظایف ذاتی فراجا به عنوان ضابط قضایی است این کار به عنوان ضابط قوه است و اگر مشکلی باشد باید به قوه قضاییه ارجاع شود.
لایحه عفاف و حجاب هنوز به تصویب نهایی و ابلاغ نرسیده است.
باشگاه خبرنگاران جوان سیاسی دولت